مطالعه حاضر تاکیدی به نقش اطلاعات در جامعه دارد. همینطور روندی که در تحولات دموکراسی ایجاد خواهد کرد را مورد بررسی قرار خواهد داد. این مطالعه نگاهی دوگانه به اطلاعات به عنوان عنصر مهم در ایجاد دموکراسی و همین طور از طرف دیگر به عنوان عامل تهدید کننده دموکراسی خواهد داشت. جهت نیل به این هدف مرور و مطالعه متون و بررسی ادبیات علمی مربوطه مورد توجه واقع شده است. نتایج مطالعه فوق نشان دهنده آن است، که جریان آزاد اطلاعات نقش مهم در احترام به حقوق شهروندی به عنوان عامل اصلی ایجاد دموکراسی دارد، اما به طور غیر مستقیم دسترسی به اطلاعات افراد جامعه توسط دیگران و به خصوص دستگاه حاکمه نقض حقوق شهروندی و تهدید کننده دموکراسی است.
دسترسی به اطلاعات، از نیازهای جدی یك جامعه به شمار میرود. چون در نبود این حق، آزادی بیان، شفافیت و جریان سالم و شفاف اطلاعات و … معنایی پیدا نمیكنند. رسانههای آزاد و خبرنگاران در این حالات دچار مشكلات عمده می گردند. در این ضورت آنها دیگر قادر به ایفای نقش اصلی خود نیستند. چرا كه آنها نمی توانند به اطلاعاتی كه باید برای مردم پخشونشر گردد، دسترسی داشته باشند. ازین رو در روشن ساختن اذهان مردم با دشواری های زیادی روبرو خواهند بود.
عنصر اطلاعات و اطلاع رسانی مهمترین و پیچیدهترین مقوله در فرآیند دمکراتیزه کردن جامعه است. برخي صاحبنظران نقش اطلاعات در زندگي دموكراتيك را به كاركرد «پول» در اقتصاد جامعه تعبيركردهاند. شهروندان برخوردار از اطلاعات ميتوانند درباره زندگي سياسي خود، به گزينش و انتخابهاي خردمندانهتري دست بزنند. همچنين آنان به كمك اطلاعات، بهتر ميتوانند به ارزيابي استدلالها بپردازند.
شهروندان جامعه اطلاعاتی در هر حال ممکن و روزانه در حال تبادل اطلاعات هستند. به دلیل اینکه امنیت در ارسال و دریافت اطلاعات الکترونیکی در دنیای مجازی در حد مطلوبی قرار ندارد. امکان سرقت و هک اطلاعات مردم توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی و حتی سازمانها و مراکز اطلاعاتی وجود دارد. بنابراین میتوان گفت که اطلاعات و جریان آزاد آن همان قدر که بسترساز جامعه دمکراتیک و از الزمات دموکراسی است. اما به همان اندازه میتواند مخرب آزادیهای فردی و زیر سئوال بردن اصل مهم دموکراسی، یعنی آزادی اطلاعات باشد.
اطّلاعات یا آگاهش، در کوتاهترین تعریف، «دادههای پردازش شده»، است. دادهها مواد خام بالقوه معنیداری هستند. این داده ها ما آنها را در راستای شناختن و فهمیدن و حتی تفسیر چیزها، کالاها، رویدادها یا هرگونه هستیای که در جهان واقعیت و یا دنیای خیال یافت میشوند. به واسطه روشهای پژوهشی، ابزارهای شناختی مانند دستگاه زبان، احساسات پنجگانه، ذهن و مغز وحتی تجربه خود به دست میآوریم. اطلاعات، آگاهیهای به دست آمده از عنصرها و رویدادهای جهان هستی است. به زبان محدود تکنیکی، مجموعهای از نمادهای زبانی معنیدار و پیوسته درباره موجودات است.
در دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی و در تعریف اطلاعات آمده است که «حقیقت یا مفهومی که از طریق رسانههای اطلاعاتی ارائه میشود.»
دائرهالمعارف کتابداری و اطلاع رسانی از زوایای مختلف به اطلاعات نگریسته و آورده است:
درباره اين پديده، همچون ساير پديدههاي بنياني نظير انرژي، جاذبه، حيات، عدالت، و تاكنون تعريفي دقيق و رسمي ارائه نشده است. متخصصان حوزههاي مختلف موضوعي بيشتر كوشيدهاند جلوهها و ويژگيهاي آن را تا آنجا كه به حوزه تخصصي آنان مربوط ميشود تعيين كنند. به همين سبب، اطلاعات در قلمروهايي چون رياضيات، زبانشناسي، اقتصاد، روانشناسي، ارتباطات، و جز آن توسط صاحبنظران مورد مطالعه و تحليل قرارگرفته و خصيصههاي متفاوتي براي آن برشمردهاند. بهطور مثال، از ديدگاه فيزيك و زيستشناسي، اطلاعات ويژگي اصلي عالم معرّفي ميشود.
در روانشناسي به منزله متغيري است كه با برداشت حسي، ادراك، يا ديگر فرايندهاي روانشناختي سروكار دارد. و در حوزههاي اطلاعرساني و ارتباطات بهطور گستردهاي با پيامها ارتباط مييابد. اطلاعات را نه تنها متضمن پيام، بلكه متأثر از وضعيت، نوع كاركرد، ويژگي مسئلهاي خاص، و جز آن نيز دانستهاند. اطلاعات را گاه به پديدههاي نسبتاً آشناي ديگري تشبيه كردهاند. بارزترين آنها تشبيه اطلاعات به مادّه و انرژي است. در اين تشبيه، گاه حتي فراتر رفته، اطلاعات را نوعي انرژي دانستهاند. بهجاي اصطلاح «انرژي»، اصطلاح «اطلاعات» را بهكار بردهاند. البته اينگونه تشبيهها در واقع فقط تعبيري استعاري است تا تبيين علمي از ماهيت اطلاعات. بيترديد پژوهشهاي فراواني درباره مفهوم اطلاعات صورت گرفته است. اما تعريفي جامع و مانع كه مورد قبول كليه متخصصان رشتههاي مختلف علوم باشد ارائه نشده است.
با این تفاسیر امروزه کارشناسان از اطلاعات به عنوان مهمترین ویژگی جهان مدرن یاد میکنند. به گونهای که بیشترین توجه سیاستمداران و مدیران کشورها وقف اطلاعاتی شدن زندگی اجتماعی شده است. آنها معتقدند اطلاعات، به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر با آن برخورد شود و به عنوان محور برنامههای کلان و کوچک توسعه قرار بگیرد.
انقلاب فناوری اطلاعات به نوعی قشربندیهای اجتماعی را نیز دستخوش تغییرات بنیادین نموده است. این مهم، ابزاری در اجرای فرایند بنیادین تجدید ساختار نظامهای اجتماعی از دهه 1980 به بعد است. ما حصل این اتفاق قشر بندی نوین جامعه انسانی به جوامع ثروتمند اطلاعاتی و جوامع فقیر اطلاعاتی است و دسته بندی افراد در دستههای علمی و غیر علمی مصطلح شده است.
اطلاعات به گسترش پدیده جهانی شدن نیز شکل تازهای داد. هر چندکه سابقه این رویداد به بیش از قرن هفدهم و هیجدهم باز میگردد. اما این اطلاعات و فناوریهای مربوطه است که مرزها را در نوردیده و قلمروها را شکسته است. مردم در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند اطلاعات به روز و گستردهای را بیش از آنچه که در قبل تصور میکردند، دریافت و تجربه نمایند. جوامع، فرای مرزهای محلی و فرهنگها، به عنوان قسمتی از یک اجتماع جهانی به سوی یک فرهنگ و ملیت سوق داده میشوند که خود گامی برای ایجاد یک هویت جهانی است.
جامعه مبتنی بر اطلاعات جامعهای است که بخش غالب اجتماع در کارهای فکری به جای کارهای فیزیکی درگیرند. در چنین جامعهای بیشترین توجه به فعالیتهای اطلاعاتی از قبیل: فراهمآوری، پردازش، تولید، ثبت، انتقال، اشاعه و مدیرت اطلاعات مبذول میگردد و بیشترین هزینه صرف فرایندهای اطلاعاتی میشود.
جامعه اطلاعاتی این توانائی را به افراد میدهد تا به صورت مستمر به فراگیری دانش بپردازند. زیرا همواره اطلاعات مورد نیاز خود را در دسترس دارند. از همین رو آنها میتوانند در تمام لحظههای زندگی از دانش و اطلاعاتی که در اختیار دارند، استفاده نمایند. اطلاعاتی که در زندگی شخصی و کاری افراد میتواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد. همینطور زمینههای استفاده از اطلاعات را در امور اقتصادی، علمی، تحقیقاتی، و اطلاع رسانی را فراهم کنند.
دموکراسی واژهاي يوناني است كه از واژه دمو(به معني مردم) و كراتوس(به معني حكومت) است. دموكراسي يكي از گونههاي ممكن حكومت است كه در آن بر خلاف حكومتهاي پادشاهي و اشرافي كه حكومت در دست يك يا چند كس ، بلكه حكومت از آن همگان است يا به بيان دقيق تر اكثريت يا حكومت بهوسيله مردم.
به تعریفی دیگر، «دموکراسی، یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مدار که در آن مردم نه فرد یا گروهی خاص- حکومت میکنند.»
گونههای مختلف دموکراسی وجود دارد. میان انواع گوناگون دموکراسی، تفاوتهای بنیادین وجود دارد. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان میگذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانونگذاری دقیق برای جلوگیری از توزیع نامتوازن قدرت سیاسی صورت نگیرد (برای مثال تفکیک قوا)، یک شاخهی نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته، به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند.
از «حکومت اکثریت» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکنندهی دموکراسی نام میبرند. در صورت نبود حاکمیت مسئولیتپذیر، ممکن است که حقوق اقلیتهای جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرد، که در آن صورت به آن دیکتاتوری اکثریت میگویند و از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهای ممتاز میتوان به وجود رقابتهای انتخاباتی عادلانه اشاره کرد، که علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشه سیاسی، و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند. این موارد به مردم اجازه میدهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقهی شخصی خود رأی بدهند.
امّا مفهوم شهروند، متکی است بر حق شهروندی. یعنی شهروندان، در برابر دولت و مراجع رهبری قدرت، از حقوق مشخص و معینی برخوردارند. همینطور دولت نیز مکلف به رعایت و حفاظت این حقوق است. این حقوق، توسط قانون تعریف میشود. چون برای تمام شهروندان به رسمیت شناخته میشوند. بنابراین، هرشهروند، در مقابل حقوق دیگران، مکلف نیز هست. یعنی، «شهروند»، هم حق دارد و محق شناخته میشود. و هم در مقابل حقوق دیگران، مکلف و مسؤول است. در حالی که اصطلاح «رعیت»، انسان را در مقابل دولت و مراجع قدرت، صرفاً مکلف میداند.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 است که چنین مقرر میدارد. «هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد. این حق شامل آزادی حفظ عقاید، مصون از تعرض و جستجو، کسب اظهار اطلاعات و اندیشهها از هر طریق و بدون توجه به مرزهاست.»
نظامهای استبدادی و توتالیتر، برای شهروندان، هیچگونه نقش و جایگاه شهروندی قایل نیستند. از این رو، آنها از جریان آزادانۀ اطلاعات نیز جلوگیری میکنند. زیرا میدانند که اطلاعات، باعث خلق آگاهی و شعور سیاسی میشود. آگاهی و شعور سیاسی، خود به خود، حساسیت سیاسی خلق میکند. این حساسیت سیاسی، دوام قدرت استبدادی و ضد مردمی آنان را ناممکن میسازد. امّا دموکراسی، چون از ابتدا بر مردمی ساختن قدرت و سیاست تأکید دارد، جریان آزادانۀ اطلاعات و خلق آگاهی و حساسیت سیاسی را نیز برای شهروندان، یک امر ضروری و یک حق مسلم میشمارد.
دموكراسي الكترونيكي را میتوان از ظرفيتهاي محيط ITدر تقويت ميزان و كيفيت مشاركت عموم در حكومت دانست. در واقع اينترنت توان تقويت رابطه دوسويه بين دولت و شهروندان را دارد. از اين رو ميتواند بيشتر بر طبيعت دموكراسي تاثير بگذارد. دموكراسي الكترونيكي به شکلی بيانگر چگونگي استفاده و به خدمتگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات تحت استراتژيهاي مختلف ميباشد كه در اين مسير تمامي اقشار مختلف نظير دولتها، مقامات رسمي، رسانهها، سازمانهاي سياسي و شهروندان را در بخشهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي و در حوزههاي داخلي و بينالمللي يك دولت الكترونيك و در جزء يك شهرداري الكترونيكي را تحت شعاع قرار ميدهد.
دولت الكترونيك مفهومي است كه دولت دموكراسي را فعالتر ميكند. چون شهروندان خود مستقيماً در اين نوع دولت درگيرند و به راحتي ميتوانند در تصميمگيريها و تصميمسازيها دخالت داشته باشند. اطلاعات به عنوان ابزاري است كه در تحقق دموكراسي الكترونيك نقش اصلي را ايفا ميكند. اين اطلاعات با تحقق دولت الكترونيك در اختيار شهروندان قرار ميگيرد.
تولید، تبادل و انتقال سالم اطلاعات و در دسترس بودن آن برای عموم مردم دستآورد مهم دموکراسی است. در واقع جهل و آزادی ملتها دو نقطه مقابل و دافع یکدیگرند. توماس جفرسون گفته است: «هیچ ملتی نمیتواند هم جاهل باشد و هم آزاد!!». بنابراین استنباط آن است که در هر جامعهای غیر دمکراتیک خودکامه و دیکتاتور که جریان آزاد اطلاعات از طرف حاکمان یک خطر بالقوه و بالفعل شناخته میشود، اطلاعات رنگ و بوی سیاسی و امنیتی گرفته و جریان آن دچار اخلال میگردد.
در این جوامع حرکت به سوی دانایی محوری در کالبد جهل باقی مانده، مردم به عنوان حاکمان اصلی اطلاعات در قالب «رعیت» دیده میشوند، نه شهروند، و سمت وسوی و جریان اطلاعات، هدفمند، ساختار یافته و سیاسی میشود. لذا در این شکل، دموکراسی معنی و مفهوم خود را که در آن مردم تصمیم گیرنده نهایی سرنوشت خود هستند، از دست میدهد و ملعبه دست حاکمان و دولتمردان میشود.
اطلاعات و دموکراسی یک تعامل دو سویه را شکل میدهند. جریان سالم اطلاعات (تولید، انتقال،اشاعه، و مصرف اطلاعات) به علت بالا بردن آگاهی فردی و ارتقای سطح سواد و دانایی انسانها و بهبود وضع معیشتی و رفاه مردم نقشی پر رنگ در ایجاد دموکراسی و آزادی دارد.
از آن طرف جامعهای که در آن دموکراسی حاکم است، شکوفایی استعدادهای افراد در زمینههای علمی، ادبی، هنری، سیاسی، فرهنگی و …. مهیا شده، ترس و نگرانی از سانسور، تخطئه، تخریب، و ترور شخصیت وجود ندارد، تعامل دو سویه بین حاکمان و مردم شکل گرفته و اعتماد اقشار مردم به دولتمردان خود، باعث ایجاد امنیت فردی و اجتماعی و شغلی، بهداشت روانی فردی و اجتماعی، تقویت مشارکت عمومی ( به آن خاطر که مردم احساس میکنند در تعیین سرنوشت خود سهم دارند)، فراگیر شدن مسئولیتهای اجتماعی و احترام به حقوق شهروندی از طرف حکومت و… همه بسترهای لازم را در جهت گسترش و اشتراک اطلاعات و دسترس پذیر بودن آن در همه سطوح جامعه فراهم مینماید.
در واقع بدون وجود اطلاعات درست و اطلاعرسانی بر اساس اخلاق حرفهای، صحبت از دموکراسی تقریبا در حد یک واژه ذهنی باقی خواهد ماند. این عنصر مهم از دیرباز تا عصر رسانههای الکترونیک که تحت عنوان فضای سنتی بررسی خواهد شد، همواره با چالشهای بسیار جدی میتوانست روبرو شود، در زمانی که فضای حاکم شکلی از آزادی به خود میگرفت این مقوله از دموکراسی نیز میتوانست نقش خود را به خوبی ایفا کند و هر زمان که نظام خفقان و سانسور حاکم میگردید، عنصر اطلاعات و اطلاع رسانی تا میزان صد درصد با چالش روبرو بود.
قانون آزادی اطلاعات اثراتی را نیز به همراه دارد که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:
دولت الكترونيك عبارت است از بهره گرفتن از فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي براي متحول کردن دولت و فرايند حكومتگري از طريق قابل دسترستر ، کارآمدتر و پاسخگوتر نمودن، بر اين مبنا، دولت الكترونيك به معناي بهرهگيري از قدرت اطلاعات و تكنولوژيهاي اطلاعاتي براي ايجاد ساخت جديدي از دولت است که با بررسي جامعه انساني و تأثير اطلاعات بر آن جامعه اطلاعاتي و شبكهاي همخوان است، از اين رو، دولت الكترونيك در برگيرنده توسعه و به کارگيري زير ساختهاي اطلاعاتي و همچنين تدوين و اجراي سياستها ، قوانين و مقررات لازم براي تسهيل عملكرد جامعه اطلاعاتي يا ديجيتالي است.
با ورود به هزارهسوم، استقرار دولتالكترونيك باعثايجاد تحول بسيار شگرفي در نحوه زندگي افراد سازمانها و دولتمردان كشورها ميگردد. دولت الكترونيك به معناي فراهم كردن شرايطي است كه دولت بتواند خدمات خود را به صورت شبانه روز در تمام ايام هفته حتي در روزهاي تعطيل به شهروندان خود ارائه دهد. اولين گام در تدوين استراتژي دولت الكترونيك تعريف آن است. كليد ورود به دولت الكترونيك برقرار ساختن يك استراتژي بلند مدت و سازمان يافته جهت بهبود پايدار در فعاليتها با ديد نهايي برآوردهكردن نيازهاي شهروندان است.
،
در گذشته حکومتها تنها حافظ اطلاعات بودهاند. اما در پرتو اجرای قوانین آزادی اطلاعات و حق دسترسی به آنان، به واسطههای اطلاعات تبدیل خواهند شد. بی دلیل نیست که این تغییر نقش تاریخی، مخالفتهایی را علیه آزادی اطلاعات در میان داشته، کارگزاران حکومت را بر علیه آن بر میانگیزاند.
در میان بنیانهای دموکراسی، آزادی اطلاعات و مولفه اصلی آن «حق دسترسی به اطلاعات» در معنای توانایی شهروندان در دسترسی به اطلاعاتی است که در اختیار حکومت است، در سالهای اخیر توجه ویژهای به خود جلب کرده است، چندان که از آزادی اطلاعات و حق دسترسی به عنوان «اکسیژن دموکراسی»، تعبیر میشود در حقیقت این آزادی و حق، نه تنها ضامن تحقق دموکراسی، بلکه نیاز و شاخص آن به شمار میروند، این بحث تازهای نیست و ریشه در تطور جامعه مدرن دارد.»
اطلاعات در دوران جدید تنها یک کالای عمومی نیست. بلکه یک منبع عمومی نیز هست. منبعی که باید در اختیار همه شهروندان قرار بگیرد. به بیان دقیقتر دسترسی به اطلاعات یک حق عمومی است و دولت وظیفه دارد دسترسی شهروندان به اطلاعات را تضمین کند. این حق و ضرورت از زمانی که دولت به صورت بزرگترین و گاه یگانه خزانهدار اطلاعات در آمده، اهمیت به مراتب بیشتری یافته است. این اطلاعات برای فهم محیط اجتماعی و محیط طبیعی معاصر ضروری است.
در نظم نوین جهانی که بر پایه قدرت اطلاعات استوار است و این قدرت تمامی مرزها و حریمها را در هم شکسته و انسانها جهت سهیم بودن در این دنیای عظیم اطلاعاتی به ناچار و به اجبار اطلاعات شخصی خود را در اختیار شبکههای اجتماعی و دولتی میگذارند و به راحتی اطلاعات شخصی افراد و خانوادهها و شهروندان زیر ذرهبین حکومت و دستگاههایی دولتی و شبکههای اطلاعاتی و کاربران آنهاست، و در جامعهای که به انسان به عنوان یک موجودیت الکترونیکی و ابزاری نگاه میشود، آیا میتوان سخنی از آزادی فردی، حریم و مرزبندی شخصی به میان آورد؟
تصور جامعه اطلاعاتی دانایی محور و دموکراتیک، مدینه فاضلهی است. یک تجسم که شاید آرمان گرایانه و خیال انگیز باشد. جهت تبیین این جمله از پنجرهی دیگر به این جوامع مینگریم:
میتوان تصور کرد که انسان در عصر اطلاعات تن به واقعیت های اسارت باری داده. عدم قبول آن یعنی طرد سیستمی از جامعه و به دور ماندن از اطلاعات. اطلاعاتی که حیاتیترین عنصر بقا و پیشرفت در جامعه اطلاعاتی و مدرنیته!
شهروندان جامعه اطلاعاتی در هر حال ممکن و روزانه در حال تبادل اطلاعات هستند. به دلیل اینکه امنیت در ارسال و دریافت اطلاعات الکترونیکی در دنیای مجازی در حد مطلوبی قرار ندارد، امکان سرقت و هک اطلاعات مردم توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی و سازمانها و مراکز اطلاعاتی وجود دارد، در گزارشی که به تازگی در ایران منتشر شده از فروش اطلاعات مشترکان مخابرات کشور به موسسات تجاری و تبلیغاتی توسط کارگزاران مخابرات پرده برداشته شده است.
دولت الکترونیکی، موجهترین و مقبولترین شیوه دولتها و حکومتها جهت در اختیار داشتن اطلاعات محرمانه شهروندان است و مسلم است که شهروندی که تن به اشتراک اطلاعات ندهد در سادهترین فعالیتهای اجتماعی حتی خرید از یک فروشگاه با مشکل مواجه خواهد شد، و این به نوعی فعالیتهای شهروندان را هدایت شده و سوگیرانه خواهد کرد و تصور بر آن است که دولت الکترونیک یعنی به خطر افتادن اصول دموکراسی در احترام به حقوق شهروندی و آزادی های فردی! و شاید بتوان این چنین نتیجه گرفت، همانطور که جامعه اطلاعات محور میتواند برگسترش و پایهریزی دموکراسی و آزادی بیان و تفکر صحه گذاشته و اسباب و بسترهای ظهور آن را فراهم نماید.
از طرف دیگر با دسترس پذیری کردن اطلاعات افراد در شبکههای اطلاعاتی امکان هر گونه سواستفاده از اطلاعات افراد وجود داشته و سادهترین فعالیتهای روزمره شهروندان یک کشور میتواند به طرق مختلف مورد بهرهبرداری دولتها و افراد فرصت طلب قرار بگیرد. در این حالت بحث از انسان آزاد در جامعه اطلاعاتی قدری جای تامل و درنگ دارد.
نیکلاس ابرکرامبی و همکارانش مینویسند: «تفرد افراد از راه پیشبرد حقوق فردی آنان به نظارت و کنترل بسیار بیشتر بر جمعیتهای وسیع میانجامد». در مجموع، اگر ما نتوانیم به طور صریح میان به دست آوردن اطلاعات زیاد درباره مردم و نابودی فردیت آنها توازن برقرار کنیم، با پارادوکس دیگری مواجه خواهیم شد، این پارادوکس خروج از دنیای همسایه و ورود به دنیای رو به گسترش بیگانه است به این معنا که در جوامع اطلاعاتی از یک سو، با تغییر سبک زندگی، کنترل های اجتماعی (نظیر مراقبت های همسایگان) کاهش می یابد و، از سوی دیگر به خاطر سازمان یافتگی سبک جدید، اطلاعات بیشتری از زندگی خصوصی افراد گردآوری و نگهدای میشود و این خود موجب نظارت و کنترل بیشتری میگردد.
هر چند اینترنت و توسعه کمی و کیفی آن شاخص مهم جامعه اطلاعاتی و یا حرکت به آن سمت است. اما با توجه به شرایط جغرافیائی(شمال–جنوب)، سطح فرهنگی، وضعیت معیشتی و اقتصادی خانواده در جوامع مختلف و شرایط متفاوت از هم کشورها، و نیز افراد به عنوان شهروند در حق دسترسی به امکانات اینترنت، سبب تشدید نابرابریهای اجتماعی خواهد شد، امروز قدرت و ثروت در اطلاعات و دانائی است و دانائی یعنی داشتن اطلاعات گسترده در زمینههای مختلف و کسب سواد اطلاعاتی و امکان تجزیه و تحلیل اطلاعات است، شرایط نامتعادل و محدودیتهایی که در جهت دسترسی به اطلاعات برای برخی کشورها و شهروندان آن موجود است. سبب گسترش نابرابری های اجتماعی در سطح جهانی میشود.
از طرف دیگر به دلیل بالا بودن هزینه استفاده از اینترنت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، استفاده از امکانات اینترنت در اختیار طبقات بالا و مرفه جامعه است، این مشکل، فقر اطلاعات را دربین شهروندان این کشورها باعث شده و در رقابت بین کشورها بیش از بیش فاصله بین شمال و جنوب از نظر تقسیم اطلاعات بیشتر و بیشتر خواهد شد، به طور مثال اگر در کشور امریکا هزینه اشتراک اینترنت برای هر کاربر 2 دلار در ماه است. این هزینه برای یک کاربر اوگاندائی در ماه 92 دلار است.
میتوان نتیجه گرفت که دموکراسی و آزادی اطلاعات کنش و واکنشهایی نسبت به هم دارند که این تاثیرات به نوعی شکلگیری سیاسی و اجتماعی دیگری را تسریع و فراهم میکند. در طول تاریخ هر جایی که دموکراسی فرصت ظهور پیدا نموده، به نوعی تبادل افکار و اندیشههای متفاوت، گفتمان فرهنگی و سیاسی متنوع، رشد آگاهیها و خرد فردی و جمعی، جریان سالم و آزاد اطلاعات شکل گرفته و فضای کلی جامعه به سمت توسعه و پیشرفت سوق پیدا کرده است. از آن طرف عنصر و سلول اطلاعات که برخی به تعبیری دیگر از آن به عنوان اکسیژن دموکراسی، نام میبرند، به تبع ماهیت خود ارتقا شعور، سواد، دانش، خرد و آگاهیهای فردی و جمعی را باعث شده، زمینههای ایجاد دموکراسی را فراهم و یا به وجود آن استمرار و پایداری بخشیده است.
اما متاسفانه توزیع ناعادلانه و بهرهمندی نامساوی از این ثروت (اطلاعات)، باعث فقیرتر شدن کشورهای فقیر و ثروتمندتر شدن کشورهای غنی و پیشرفته شده است. از طرف دیگر اطلاعات همان قدر که در شکلگیری دموکراسی نقش داشته. و جریان آزاد اطلاعات به عنوان شاخص اصلی کشور مردم سالار و دموکراسی مدار شناخته میشود. اما همین آزادی اطلاعات، آزادی شهروندی را به عنوان اصل مهم و محترم جامعه دموکراتیک، به شدت زیر سئوال میبرد.
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که آزادی اطلاعات همانطور که به عنوان ویژگی ممتاز جوامع دموکراسی به حساب میآید. به همان شکل تهدید کننده آزادیهای فردی و حقوق شهروندی نیز هست. شاید بتوان گفت مردم در عین داشتن ازادیهای فردی در جامعه اطلاعات به عنوان برده اسیر سیستمهای اطلاعاتی-نظارتی دولتیاند.
شماره تماس دفتر همدان: 32522799 -081
شماره تماس دفتر تهران:09183151346
شعبه همدان: میدان فلسطین، بلوار غبار همدانی، ابتدای بلوار جانبازان، جنب شهرداری منطقه 5
شعبه تهران: سعادت، آباد بلوار سرو غربی، نبش خیابان شهید ریاضی بخشایش، پلاک سی و هفت، واحد سه
تمامی حقوق این وبسایت متعلق است به نگاشت سپهر دانش ( طراحی شده توسط شهر وردپرس )
بدون دیدگاه